جانیم آذربایجان

تلگرامدا کانالیمیزا قاتیلین https://t.me/tarihbastan @tarihbastan

جلایریان:(1336-1432 میلادی)

جلایریان:(1336-1432  میلادی)  

                                                                            
پس از مرگ ایلخان ابوسعید بهادرخان که به انقراض سلسله هولاکویی(ایلخانیان) انجامید، شماری از شاهزادگان و مدعیان دیگر مغول درصدد تسلط بر امپراتوری ایلخانی و یا بخشهایی از آن برآمدند و پیامد آن کشمکش‌های پیوسته برای کسب قدرت بود که پاره‌ای از آن به گونه حاکمیت آل جلایر (یا جلایریان) چهره نمود که قلمروشان به موازات بین‌النهرین، آذربایجان و بعدها شروان دامن گسترانیده بود.این سلسله با قدرتیابی شیخ حسن بزرگ در بغداد به سال ۷۴۰ق/۱۳۴۰م آغاز شد.دوره اوج حکمرانی آل جلایر مقارن است با دوران حکومت شیخ اویس و با مرگش دوره زوال این سلسله آغاز می‌شود که مقارن است با حملات تیمور به ایران و بین‌النهرین و اوج‌گیری ترکان قراقویونلو.🔹((آل جلایر زبان ترکی را در عراق عرب رواج دادند. چنانچه گفته شده در این دوره زبان ترکی پس از زبان عربی زبان اکثریت مردم این نواحی گردید.))🔹                                                                                                       Image result for ‫جلایریان‬‎            سکه نقره حسین جلایری آل جلایر (جلایریان)                    
 منبع:یعقوب آژند (مترجم)، تاریخ ایران (دوره تیموریان)، جامی، چاپ سوم تهران ۱۳۸۷، شابک: ۱-۴۹-۵۶۲۰-۹۶۴- ۹۷۸                                                           
@tarixbastan

آردینی اوخو(بقیه مطلب)
چهارشنبه 28 تیر 1396

حکومت ممالیک مصر(تورکان قبچاق):

         Image result for ‫ممالیک مصر‬‎                                                                                        
✴️حکومت ممالیک مصر توسط تورکان قبچاق در سال(1250م-628هجری)بوسیله یک سر فرمانده قبچاق به نام (آی بیگ) که سر فرمانده اردوی (ایوبی)بود بر پا کرد.پس از کشته شدن توران شاه آخرین پادشاه ایوبی ای بیگ قدرت زیادی بدست اورد.او با مادر تورانشاه ازدواج کرده وبا تکیه بر نیروی سربازان تورک،خود را سلطان اعلام کرد(1250م-628هجری).این مملوکان تا سال 1390 میلادی بر مصر حکومت کردند وسپس مملوکان چرکس جای آنها را گرفتند.اینان نیز تا سال 1517 میلادی مصر را دردست داشتند.در این تاریخ دولت عثمانی مصر را تصرف کرد وبه امپراتوری خود افزود.پس از ای بیگ سلطان بای بارس بر اورنگ پادشاهی نشست .بای بارس ،مستنصر خلیفه عباسی را که پس از فروپاشی خلافت عباسی در بغداد به مصر گریخته بود راخلیفه اعلام کرد وشعبه عباسیان مصر را برپا کرد.او با مغولان وصلیبی ها جنگید وآنا را شکست داد.ممالیک مساجد مدارس ،بیمارستان،آبراهه،پل هایی را در مصر وسوریه ساختند .آنها کشور را که در نتیجه جنگ های صلیبی از میان رفته بود،دوباره آباد کردند.                                                                                                                       منبع :تاریخ مختصر تورک،دکر هیئت،ترجمه پرویز شاهمرسی،صفحه105      
@tarixbastan


آردینی اوخو(بقیه مطلب)
چهارشنبه 28 تیر 1396

امپراتوری کوشان دولت بزرگ تورک م.کریمی


   ظهور امپراتوری کوشانیان، واقعه ی مهمی در آسیای مرکزی به شمار می رود. منابع فراوانی در این باره در دست است. چینی ها آنان را با عنوان "کویی شو آنگ" می شناختند که بخشی از هسیونگ نوها یا یو اچی ها به شمار می آمدند. قدیمترین منبع در باره ی کوشانیان، گزارشی است از سرلشکر "پن یونگ" به امپراتور چین. این سرلشکر اوضاع نظامی کوشانها را ظبط کرده و از توان نظامی و آرایش استحکامات آنان خبر می دهد. این گزارش به سال 125 میلادی نوشته شده است. اما در کتب تاریخی می توان علاوه بر مورخان بزرگی چون هرودوت[1]، از تحلیل گران تاریخ آسیای مرکزی نیز نام برد و در کتاب های "تاریخ تمدن" "ویل دورانت" و "توین بی" نیز جای خاصی دارند. از این گذشته می توان دقیقترین اطلاعات در باره ی چگونگی و تمدن کوشانها به اثر سه جلدی "نگاهی به تاریخ جهان[2]" اثر ماندگار "جواهر لعل نهرو" که دارای برداشتهای صحیح و انسانی از تاریخ کوشانها را در بر دارد به دست آورد. بینش و دید انسانی یه سیاسی و عالم به فرهنگ و ادب بیش از یک مورخ در دنیای امروزی قابل وثوق است. خوشبختانه در این عرصه سازمان جهانی یونسکو نیز قدن جلو نهاده و با بکار گماردن بهترین متخصصان بی غرض دانشگاههای جهان، زمینه های پژوهشهای تاریخی را فراروی دانشمندان قرار داده و باز هم جای خوشحالی است که موسسه ی مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، ترجمه و نشر این آثار را به انجام رسانده است. در چند کتاب از این مجموعه با عنوان "تاریخ تمدن آسیای مرکزی" که تا امروز از چاپ 4 جلد آن باخبر هستم به این مساله پرداخته و دهان برخی یاوه گویان آریامهری ایران را بسته است.

   طبق اسناد تاریخی، کوشانیان از تبار هون ها هستند که در تاریخ با عناوینی چون سکاها، سرمت ها و ماساژتها معرفی شده اند. کوشانها حدود نیمه ی اول قرن اول میلادی امپراتوری خود را سامان دادند و تا اواخر قرن سوم میلادی دوام آوردند. امپراتوران برجسته ی کوشانها عبارتند از : کوجولا کدفیسس، کانیشکا، واسیشکا و هویشکا و دیگرانی که حدود سه قران از بلخ تا بنارس و از کشمیر تا سند، امپراتوری قدرتمندی را پدید آوردند و در همسایگی هم تباران خود – پارتها یا اشکانیان حکمرانی کردند. بیشتر تاریخ پردازان و تحلیل گران تاریخ، کوشانیان را سکایی دانسته و خوشبختانه در ربع چهارم قرن گذشته کتیبه ها، کتابها و هزاران سکه به دست آمده است و دست تاریخ نگاران را باز گذاشته تا به حقایق تاریخی نفوذ کنند. از روی همین اسناد بدست آمده می توان از فرهنگ و تمدن کوشانیان و وابستگی آنان به سکاها و سرمتها و ماساژتها سخن گفت. در حالی که تا اواخر قرن گذشته ابهاماتی در این باره وجود داشت، حفریات باستان شناسی توانست بسیاری از این ابهامات را حل کند به طوری که امروز جمله بر این باور رسیده اند که کوشانیان هند، سلسله ای از سکاها و یا تورک تباران هستند. کوشانیان با همسایگان غربی خود – پارتها یا اشکانیان از یک تبار بوده و لذا در بین ایندو امپراتوری کشمکشهای اندکی وجود داشته و تا حد زیادی رفتارهای دوستانه و روابط خوب همجواری بین این دو امپراتوری وجود داشته است. تنها در اواخر امپراتوری است که همگام با ساسانیان به سقوط امپراتوری اشکانیان همت می کنند و خود نیز هرچند سقوط می کنند، ولی کجدار و مریز تا قرن نهم میلادی عرض اندام می کنند و به این زودیها از بین نمی روند.

   از کتیبه های مهمی که از این سلسله به دست آمده به دوران امپراتوری کانیشکا، سانچی، و هویشکا در قرنهای اول و دوم میلادی مربوط می شوند. آنچه از دل تاریخ برمی آید این است که کوشانیان با چین، روم، توران و ایران رابطه داشته اند. آنان با حراست از جاده ی ابریشم، راه تجارت ابریشم و کالاهای چینی را به روم و کشورهای دریای مدیترانه را فراهم آورده و خود از سود آن بهره می بردند و با تمدن های غرب و شرق آشنا می شدند. روابط تجاری با این کشورها می توانست در فرهنگ و مدنیت آنان تغییرات اساسی ایجاد نماید و کوشانها از این نعمت به خوبی استفاده کردند. می دانیم موسس این امپراتوری – کوجولا کابل را از دست اشکانیان بیرون آورد و هرچند که تهدیدی دائمی در مرزهای شرقی آنان به شمار می آمد، ولی برخوردهای نظامی اندکی بین ایران اشکانی و کوشانی به وجود آمد. اما ساسانیان موفق شدند هردو امپراتوری – کوشانیان و اشکانیان را از بین ببرند. اردشیر نخستین شاه ساسانی اشکانیان را به سختی شکست داد و تمام آثار باقیمانده از آنان را با عداوت بی پایان از بین برد، در حالی که کوشانیان با وجود شکست از ساسانیان تا قرنها بعد از آنان نیز باقی ماندند.

   در کتیبه های بدست آمده از روابط خوب کوشانها با چینی ها سخن می رود. این کتیبه ها خبر می دهند که سفیران کوشان هدایایی از پوست شیر و ببر را خدمت امپراتور چینی تقدیم کرده و در قبال آن هدایای دیگری را می گیرند و به امپراتور کوشان می رسانند. کتیبه های کانیشکا در متورا، کائوساسی و سارنات به دست آمده اند. سکه های او تا نقاط دور دستی در شرق توزیع می شده است.

   در مورد مذهب کوشانها، بسیاری از مورخین و تحلیل گران(از جمله مانشن هافمن و جواهر لعل نهرو در عصر حاضر) با وجود تبار تورک و سکایی آنان، از آزادی مذاهب و ملیت های مختلف سخن رانده اند و معتقدند که در امپراتوری وسیع کوشانها، همه ی ملت ها و صاحبان اعتقادات دینی در انجام مراسم خود آزاد بوده اند. کوشانها باور و اعتقاد به اولوهیت شاهان خود را نیز از هندیان و چینیان گرفته بودند و شاه خود را با صبغه ی الهی می دانستند. مجسمه های فراوانی نیز که از کوشانیان بدست آمده است تاثیر هنر هندی در آنها کاملا مشهود است و امروزه مجسمه های فراوانی در دست می باشد. دین بودا را نیز کوشانیان از هندیان و چینیان اخذ کرده اند.

 

تمدن کوشانیان:

   در قرن اول میلادی، پیشرفتهای چشمگیری در حیات اجتماعی و اقتصادی ملل آسیای مرکزی به وقوع پیوسته بود. شواهد باستان شناسی نشاندهنده ی بهره برداری شدید از زمین های کشاورزی و ایجاد واحه های کشاورزی می باشد و شبکه های آبیاری در سرتاسر امپراتوری ایجاد شده بود. در شهرهای بزرگی چون قندهار و بخارا تمامی دشتها و زمینهای زراعی با مدیریت انسانها گزارش شده است. وجود کانالهای آبیاری در سرتاسر آسیای میانه نشان از تمدن بالای آنان دارد[3]. مورخان از رونق بالای دامداری و دامپروری همراه با کشاورزی پیشرفته در میان ترکان سخن رانده اند. همچنین پیشرفت در اصلاح ابزارآلات کشاورزی را نیز فراموش نکرده اند. محصولات متنوع کشاورزی، انواع غلات، هسته ی میوه ها و سبزیجات نشان از پیشرفت باغداری و شهرنشینی است. همچنین پرورش دام در حیات مردم نقش اساسی ایفا می کرده است و تولیدات لبنی از ارزش غذایی تولیدات آنان خبر می دهد و تنوع تولیدات و صنایع دستی نیز از جمله ی گزارشهای مورخان آن دوره است. پشم و پوست دامها باعث رشد صنایعی در نساجی و لباس مردم بوده است. همچنین پیشرفت قابل ملاحظه ی مردم آسیای مرکزی بویژه کوشانیان در سفالگری، فلزکاری، آهنگری، نساجی، جواهر سازی و ابزارسازی قابل استنباط است. آثار بدست آمده نیز همه ی این صنایع را اثبات کرده است. ظروف فلزی، وسایل تزیینی، سلاحهای بدست آمده از حفاری ها نشانگر پیشرفت این صنایع در بین مردم آسیای مرکزی است. شمشیرهای بلند تا 120 سانتیمتر، نیزه و سنان، فلاخن، تیر و کمان از ابزارها و سلاحهای کشف شده هستند.

   عمارتها و ساختمانهای بازمانده از کوشانها نیز در مناطق مختلف هند قابل مشاهده است. مجسمه ها و ستونهای تزیینی بناها نیز نشانگر پیشرفت آنان در امر معماری و ساختمان سازی است. ضرب سکه نیز نشاندهنده ی هنر و صنعت کوشانیان است. سکه شناسان از انواع سکه های کوچک و بزرگ از جنس های متنوع طلایی، نقره ای، مسی و غیره یاد کرده و به خوانش خط آنها موفق شده اند. تصاویر سکه ها نیز از نکات قابل توجه این موضوع است. محققان اعلام کرده اند که سکه های طلا و نقره در روابط بین دولتهای مختلف کاربرد داشته و سکه های مسی در داخل امپراتوری مورد بهره برداری واقع می شده است. اما کشف سکه های مسی در نقاط دور افتاده و مختلف نشانگر وسعت این امپراتوری نیز هست. از این نوع سکه ها در شرق ایران، جنوب تاجیکستان، ازبکستان، کناره های آمودریا و خوارزم به دست آمده اسند. نکته ی جالب توجه دیگری که محققان بدان اشاره کرده اند رواج سکه های طلا و نقره ی اشکانیان در میان کوشانیان است. نوشته ها و تصاویر روی سکه ها محققان را بدین نتیجه رسانده است که کوشانیان برای مردم تحت سلطه ی خویش آزادیهای مذهبی و ملی را ارزانی داشته است[4]. پژوهشگران کوشانها معتقدند که در این امپراتوری مذاهب مختلف در کنار یکدیگر می زیسته اند. دلیل این نظر را در این می یابند که اگر تنها یک مذهب وجود داشت و بدان حساس بودند صاحبان مذاهب دیگر مورد آزار قرار می گرفتند و برخوردهایی بوجود می آمد؛ اما تاریخ خبری از این گونه جنگها به ما نمی دهد. تردیدی هم نیست که بینشهای دینی و مذهبی ملت های متنوع کوشانها تاثیر متقابل داشته اند. مثلا نمی توان از تاثیر دینهای چینیان، ایرانیان و شمنیزم گذشت و به نحوی می توان این تاثیرات را در آثار بدست آمده از مجسمه ها، عمارتها و غیره یافت. می توان پرستش خورشید از طرف ماساژت ها، شمنیزم هونها، مجسمه ی بودا از چینیان و دیگر علایم ملل هند را در جای جای آثار کوشانها مشاهده کرد. اما اسامی بجا مانده از حکمرانان کوشانها نیز نشانگر ترک تبار بودن آنان است. یبقوهای کوشانی بسیار تکرار شده اند که شکل اولیه ی این کلمه را به صورتهای هیااو، یااو، یاوو و یابگو مشاهده کرد که بعدها به شکل یبقو درآمده است[5]. این عنوان در کتب تاریخی اعراب و پارسیان نیز دیده شده اند[6]. در نوع حکمداری کوشانیان همین بس که آنان دارای یبقوهای مختلف در مناطق مختلف بوده اند و یا به عبارت امروزی، یبقوهای کوشانی نشانگر وجود نوعی فدرالیسم در حکومت آنان بوده است. سخن آخر در فرهنگ و تمدن کوشانها اشاره به شباهتها و نزدیکی زبان و فرهنگ سکاها و کوشانها نسبت بهمدیگر است که دانشمندان بسیاری بدین موضوع پرداخته اند[7].

   دقت در شهرسازی کوشانها، ما را با تنوع و هنر معماری آنان آشنا می سازد. محققان چهار منطقه باری هنر آنان شمرده اند که عبارتند از:

بلخ یا تخارستان در حوضه ی آمودریا

آراخوزیا – نکارهارا در کابل و جلال آباد افغانستان

قندهار در پاکستان

متورا در هندوستان

آنان دورادور شهرهارا با دیوارهای قلعه ای می ساختند که پهنای دیوارها 8 الی 12 متر و ارتفاع آن بین 15 الی 20 متر بوده است. شهرها را در داخل آن محصور می کردند و در اصل نوعی پناهگاه به حساب می آمدند. تزیینات ساختمانها نیز بسیار ساده بوده و غالبا دیوارهای صاف را ترجیح می داند که پنجره های شکاف مانندی در تنه داشتند و از پوشش گج روی دیوار استفاده می کردند. تعداد زیادی از گچ بری های درون عمارتها، همچنین تندیسهایی از این نوع در دست است. وجود معابد مذهبی مانند معابد بودایی در زمان کوشانیان ساخته شده و تزیینات بکار رفته نیز تاثیر نهر چینی و هندی کاملا مشخص است. از عمارت های بدست آمده می توان به نمونه های ذیل اشاره کرد:

سرخ کتل - در 14 کیلومتری پل خمری یا 232 کیلومتری کابل

تیلا تپه – 5 کیلومتری شمال شبرقان – حفاری و کشف در سال 1978

معبد دلبرجین – در 4 کیلومتری شمال غرب بلخ

بگرام – 64 کیلومتری شمال شرقی کابل – در سال 1936 الی 1946

هدا – 8 کیلومتری جنوب جلال آباد

پاتیاوه – نزدیکی بگرام

تپه سردر – در جنوب غزنه نزدیک بزرگراه کابل – قندهار – در سال1959 [8].

   خوشبختانه از کوشانها کتابها و کتیبه های فراوان بدست آمده است که می توان بر اساس آنها نسبت به ریشه ی تورانی یا سکایی کوشانیان قضاوت کرد که در این باره در مقالات بعدی سخن خواهیم گفت.

 
****
 

[1] تاریخ تمدن های آسیای مرکزی، کتابی از یونسکو، ترجمه صادق ملک شهمیرزادی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1365.

[2] جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ جهان، تهران، 1366.

[3] ب.ا.لیتوینسکی، شهرها و زندگی شهری در قلمرو کوشانها، تهران، 1377، ص69.

[4] ل.للکوف، مذهب در امپراتوری کوشان، ترجمه: س.سیرکار، تهران، 1375، ص103

[5] تاریخ تمدن های آسیای مرکزی، همان، ص110.

[6] همان، ص370.

[7] پوگا چنکوفا، هنر کوشان، ترجمه:م.جوینده، تهران، ص133.

[8] ی.ا.زادنپروفسکی، کوچ روهای شمالی آسیای مرکزی پس از حمله اسکندر، تهران، ص321.

آردینی اوخو(بقیه مطلب)
جمعه 2 تیر 1396

تاج محل از هنر ترکان تیموری

بابریان(تیموریان هند)از حکومت های ترکان در هند

این حکومت تا قرن 18 تا ورود استعمار انگلیس موجود بود
تاج محل به دستور شاه جهان شاه تورک تیموری به یادبود همسرش ممتاز محل ساخته شد
تردیدی نیست که حتی خود امیرتیمور نیز اهل علم و ادب بوده و نقش سازنده­ای در 
آبادانی و توسعه ی شهرهای اصلی امپراتوری خود، بویژه سمرقند داشته است. همه ی مورخین ، کشاندن مهندسان کارآزموده، معماران زبردست و چابک روشن روان را از تمام ممالک فارس و عراق و آذربایجان به دارالسلطنه­ی سمرقند و استفاده از هنر آنان در ساخت عمارات و کاخها و باغها اعتراف کرده­اند.[1]
Image result for ‫تاج محل‬‎
باید اضافه کرد که ساخت و سازها تنها به سمرقند محدود نشده، بلکه در زمان شاهرخ، فرزند امیرتیمور، این حرکت به هرات گسترده شد و سپس در زمان جانشینان دیگر، همه جای این امپراتوری را گرفت.[2]

معماری و آبادانی تیموریان

    امیر تیمور شخصا برای آبادانی کشور اهمیت فراوان قائل بود و معماران و صنعتگران را از سراسر امپراتوری در سمرقند گرد آورده و برای حفظ راههای تجاری، در طول مسیر جاده ی ابریشم، کاروانسراها بنا می نهاد و ساخت قصر و کاخ در سمرقند اورا راضی نمی کرد. ساخت مساجد، مجتمع های تجاری در طول مسیر راهها از جمله موارد قابل ذکر می باشد.

    شاهرخ فرزند تیمور نیز به ترمیم خرابی مدارس، مساجد و خانقاهها پرداخت م عمارتها و بقعه های فروان برپا ساخت.[4]

 او نهرها را سامان داد، باغها را رونق و صفا بخشید و زراعت را بپا نمود. مؤلف اثر مطلع السعدین از دوازده فرسنگ طول نهر سربند تا دروازه ی علمدار سخن می راند و از ساختن مساجد، بازارها، حمامها، خانات و خوانق و مدارس و دیگر بقاع خیریه سخن می گوید.[5] همو از آبادانی و شکوه هرات توصیفها دارد. در دوران بایسنقر نیز رونق ساخت و ساز مساجد و مدارس تداوم داشته و منابع تاریخی از رونق مساجد و بقاع مقدس در دوران سلطنت سلطان حسی بایقرا و وزیر دانشمندش امیر کبیر علیشیر نوایی بسیار نوشته اند و جالب اینکه از احداث 574 عمارت بزرگ در عهد سلطان حسین نام برده­اند که برخی از این عمارات، همین امروز هم پابرجاست.

    از عمارتهای مهم  دوران تیموری می توان مدرسه­ی هرات را نام برد که در سال 843 بنا شده و مدرسانی از سراسر امپراتوری برای تدریس در آن دعوت شده بودند. این مدرسه امروز برجا مانده است. مدرسه­ی معروف امیر چخماق در یزد امروز هم پا برجا مانده است. این عمارت در سال 841 احداث شده است. مدرسه­ی ملکت در بلخ، مدرسه جلال­الدین فیروز در هرات، مدرسه­ی گوهرشاد بیگیم در هرات، مدرسه­ی گوهرشاد در مشهد، همچنین مدرسه­ی دودر در مشهد و چندین مدرسه­ی دیگر در شهرهای مختلف که امروز هم موجودند از زمره­ی این عمارات هستند. مدرسه­ی میرزا الغ بیگ در سمرقند، مدرسه­ی بیگه سلطان بیگیم – زوجه­ی سلطان حسی بایقرا در هرات، مدرسه­ی سلطان حسین در هزات، مدرسه ی صدرالدین دشتکی در شیراز، مدرسه ی حافظیه در یزد و غیره، همه و همه از آثار دوراه­ی تیموری هستند که امروزه هم هنوز باقی مانده اند.

………….

1) ادوارد براون، از سعدی تا جامی، تهران، ترجمه: ، ص 259.

 2) ظفرنامه ی شرف الدین علی یزدی، جلد 1، ص572.

 1)ذبیح اله صفا، تاریخ ادبیات فارسی در ایران، جلد 4، ص12.

 1)ادوارد براون، ازسعدی تا جامی، ص 261.

 2) مطلع السعدین، ج 2، ص95.

 3(ذبیح اله صف، همان، ص39.

آردینی اوخو(بقیه مطلب)
چهارشنبه 31 شهریور 1395

رهایی گؤی‌تورک‌ها از اسارت چین وشروع امپراتوری گوک تورک دوم و امتداد تا آذربایجان

سقوط امپراطوری اول گؤی‌تورک‌ها و وابسته شدن آنها به چین، باعث شد برخی اقوام ترک وابسته به گؤی‌تورک‌ها مانند اوغوزها، قرقیزها، تورکیشها و ... به استقلال برسند. لیکن این اقوام پراکنده به دلیل عدم رشد کافی، توانایی تشکیل حکومتی نیرومند را نداشتند تا به یاری گؤی‌تورک‌ها اقدام کرده و آنها را از اسارت چین خلاص نمایند

Image result for gök türk

گؤی‌تورک‌ها و سایر شاخه‌های قوم ترک که در بند چینی ها بودند، پنجاه سال مداوم برای رهایی و گسستن زنجیرهای خود، یک دم از پای ننشسته و حماسه‌هایی چون حماسه کورشاد خلق کردند. 

به سال ۶۷۹ میلادی، شاخه‌ای از اوغوزها به سرکردگی «نیشوفون» علیه استبداد و تزویر چین به پا خواستند، ولی شکست خوردند و دولت چین سر «نیشوفون» را بریده و در پایتخت به نمایش گذاشت. 

سپس «فونی ان» از نسل«آشینا» حرکتی را برای رهایی و آزادی ترک ها شروع کرد، اما ارتش پرشمار چین سدی بود که به راحتی قابل عبور نبود. «فونی ان» به همراه ۵۳ نفر از دوستانش در میدان لوریانق اعدام شدند

لیکن مشعل آزادی روشن شده بود و قهرمانان اندیشمند و جسور در بین ترک ها کم نبود. این بار گرگی خاکستری با نام «قوتلوق» که او هم از نسل آشینا بود، رهبری حرکت را به دست گرفت. قوتلوق به سال ۶۸۰ میلادی در قسمت چین شمالی با تشکیلات مخفی خود شروع به فعالیت کرد. اطلاعات و اخبار دقیق از اوضاع چین و گؤی‌تورک‌ها را به صورت پنهان به دست بزرگان و اندیشمندان ملت ترک می‌رساند، و آنها را به خاطر خوشبختی نسل آینده، دعوت به این مبارزۀ مقدس میکرد

در مدت کوتاهی اعضای هم پیمان خود را به ۵۰۰۰ نفر رساند. در بین این اعضا، دانشمند متفکر و سیاستمدار توانا «تونیوکوق» هم حضور داشت. «تونیوکوق» و «کوتلوق» شانه به شانه هم، طرح و تاکتیک های بسیار خلاق و سرشار از نبوغ طراحی کرده و اجرا می‌کردند. اساس این طراحی ها به دست آوردن اسلحه، اسب، و روشهای تغذیه اعضا بود که رفته رفته افزایش می‌یافت
در اولین ضربات خود، ۳۰۰۰۰ اسب، و گله هایی از گوسفند و شتر به چنگ آوردند. غنایم فراوانی از تیر و کمان و خنجر به دست آوردند، و از طرفی شغل اصلی و اجدادی گؤی‌تورک‌ها آهنگری و اسلحه سازی بود و این باعث افزایش سریع سلاح میشد و متعاقباً با افزایش داوطلبان آزادیخواه برای مبارزه، تعداد سربازان طرفدار «قوتلوق» افزایش پیدا میکرد

در منطقه‌ای دور از ارتش غدار چین، یعنی ما بین بیابان گوبی و رودخانه اورخون، گرد هم آمده و بر قدرت خویش افزوده و منطقه‌ای را تحت نظارت خویش در آوردند. جنگلهای شمال «جوغای» ییلاق و «قاراقوروم» قشلاق قوتلوق و طرفدارانش بود

هدف بعدی آنها پایتخت همیشه مقدس ترک یعنی اؤتوکن بود. اؤتوکن دارای آب و هوای معتدل، خاک پربرکت، آسان برای مدافعه و دارای زاویه های مناسب جهت هجوم به اطراف بود، لیکن اوغوزهای ساکن در اطراف رودخانه سلنگا نیز خواستار اؤتوکن بودند و اصرار سرکرده اوغوزها، وقوع جنگ در منطقه «اینکلر گؤلو» ما بین گؤی‌تورک‌ها و اوغوزها را گریزناپذیر کرد. سرکردۀ اوغوزها حذف گردید و ترک های اوغوز در اطراف قوتلوق گرد آمدند و بدین ترتیب، اؤتوکن مجدداً پایتخت حکومت ترک ها گردید
Image result for gök türk

اکنون حکومت نوپای ترک به فکر این بود که فرصت حملۀ منظم از طرف چینی ها را سلب کند. قبل از هر گونه انتقام جویی اسرای ترک را آزاد کنند و برای موفقیت هر چه بیشتر از ترک های اسیر نیز کمک بگیرند. همچنین با شرایط بحرانی حاضر، بهترین راه برای وصول غذا، لباس و اسب و سلاح، تهیه این ملزومات از داخل امپراطوری چین بود 

قوتلوق، با سفارش و تاکید تونیوکوق، به عنوان خاقان ترک ها بر تخت نشسته بود و نام «ائل‌ته‌ریش» یعنی «نجات دهنده ائل» گرفته بود و از این به بعد با همین نام شهرت یافت

ائل‌ته‌ریش و تونیوکوق حملات متناوبی را به قسمت شمالی چین و مناطق جنوبی دیوار چین آغاز کردند. به سال ۶۸۲ میلادی، ۸ یورش،سال ۶۸۳ میلادی ۱۰ یورش، ۶۸۴ میلادی ۶ یورش، ۶۸۵ میلادی ۲ یورش، ۶۸۶ میلادی ۱۱ یورش و به سال ۶۸۷ میلادی ۹ یورش از طرف گؤی‌تورک‌ها علیه چینی طراحی و اجرا شد، طوریکه چینی ها فرصت تجدید نیرو پیدا نکردند. در هر یورش، تعدادی از ترک ها را نجات داده و غنایمی به دست می‌آوردند و قشون چینی ها را متحمل شکست می‌کردند

در آخرین یورش ها،منظم ترین ارتش چینی ها نیز از هم ‌پاشیدند و مشهورترین فرماندهان نظامی چین به هلاکت رسیدند
بدین ترتیب امپراطوری گؤی‌تورک‌ها عظمت مجدد خود را به دست آورد
و با شکستهای پی در پی، تهدیدی به نام چین،بسیار ضعیف شده بود. ائل‌ته‌ریش، اقداماتی را برای سازماندهی هر چه بیشتر گؤی‌تورک‌ها به اجرا در آورد و برادرش«قاپقان» را به مقام «شاد» و برادر دیگرش«توسیفون»را به مقام «یابقو» ارتقا داد. مشاور و یاور همیشگی ائل‌ته‌ریش یعنی تونیوکوق نیز عنوان صدراعظمی را به دست آورده است

آردینی اوخو(بقیه مطلب)
یکشنبه 28 شهریور 1395

قسمتی از متن اصلی کتیبه (با الفبای تورکی اورخون)حکومت گوی تورک(تورکان آسمانی) با ترجمه

قبیله باستانی  تورک آذ

این نوشته ها وطن دوستی و ملت دوستی حاکمان تورک را نشان می دهد
کول تیگین یک شاهزاده وپادشاه گوک ترک بود
کتیبه اورخون از نمونه‌های موجود زبان ترکی باستان است.
این کتیبه‌ها با الفبای تورکی اورخون در دو بنای تاریخی واقع در دشت اورخون (که ان زمان سرزمین حکومت تورکان بود) میان سال‌های ۷۳۲ تا ۷۳۵ میلادی به احترام دو شاهزاده گوک‌ترک یعنی کول تیگین و برادرش بیلگه خاقان یک سیاستمدار و یک فرمانده نظامی نگاشته شده‌اند.سه یادبود کوچکتر نیز در اطراف این سنگ نبشته‌ها نیز کشف شده است.از میان سنگ نوشته های دشت اورخون مهمترین ان کتیبه کول تگین است.
رئسای قبایل ترکان اوغوز، مردم قبایل ٬ خوب بشنوید.اگر خداوند نابود نکند یا زمین نبلعد .چه کسی میتواندقبایل ترک و قانون شان را نابود کند؟(متنی از سنگ نبشته های اورخون)

در ادامه مطلب عکسی  از کتیبه اورخون

آردینی اوخو(بقیه مطلب)
چهارشنبه 2 تیر 1395

کتیبه نادری سنگ نوشته ای به زبان های ترکی در مدخل دربند ارغون شاه در کلات نادری٬


کتیبه نادری سنگ نوشته ای به زبان های ترکی در مدخل دربند ارغون شاه در کلات نادری٬


36b20a9231178c7edb40ecbdad813cf0-425

 ملک پدری نادر شاه افشار واقع در درگز خراسان، و پیش از آبادی دربند می باشد. اشعار به خط ترکی به سال ۱۱۵۵-۱۱۵۷ بر روی صخره بزرگی حک شده است. ارتفاع کتیبه از سطح رودخانه ۱۵ متر بوده دارای ۲۴ بیت شعر ترکی است. اشعار متعلق به گلبن افشار از شاعران دربار نادر شاه افشار است. در باره وی معلومات گسترده ای وجود ندارد.

محتویات کتیبه

شعر در ستایش نادر است و با حمد خدا شروع می شود و همچون دیگر آثار نادر با مرگ او ناتمام مانده است. حکاک این کتیبه کم‌نظیر در تاریخ اسلامی و ترکی شناخته شده نیست.

ابتدا حمد خدای احد و فرد و قدیم
قادر لم یزل و عالم دانا و حکیم
او کی بو کون و مکانی یاراتوپ قدرتدن
او کی بو بحر و بری خلق ایدوب شوکتدن
ایکی عالمده اودور بنده لره یاور و یار
حکمتدن نور بنده لره هر آثار
خلق عالمی هامی محتاج دور او درگاهه
او وروب نور و ضیا کوکب و مهر ماهه
حمد حق دن سوره الدی قلم نور افشان
به ثنا گستری ختم رسل فخر جهان
بنی هاشم او احمد و محمود صفات
کیم خدادن اوله دایم که سلام و صلوات
آل اصحا بنه هم رحمت بسیار اوله
اله حق یاوری هر کیم اولاره یار اوله
حمد حق نعت نبی دن سوده با صدق زبان
فرض دور بنده لره مدح شهنشاه جهان
او شهنشاه فلک مرتبه چرخ سریر
شاه نادر که آدی تک او نا یوق مثل و نظیر
دیمک اولماز بو شهنشاه که اولا پیغمبر
یا مقرب ملکی دور اولوب از نوع بشر
لیک چون قدرت حق ظاهر ایووب بیش از بیش
نظر حق اونا هر کیمه دیمه حق دیمیش
نسبت ایله شرف و فخر اجاقتیمور
حسب ایله به جهان شاه شهان دور مشهور
مصطفی خلقت و عیسی دم و یوسف طلعت
بوعلی دانش و حاتم کف و لقمان حکمت
قابلیت له اونا وردی خداوند کریم
تاج و تخت شهی و عدل و کرم خلق عظیم
میر شرافت که دیم شاه شهان دور کامل
مرحمتدن اونون الطاف خدا دور شامل
اعتقادی بیویور اوشه پاکیزه نهاد
باقلیمیش صدق خداوند ایدر بو بیله یاد
ایله گرمز بیله دولت به سپاه و شمشیر
اوله بیلمز بیله اقبال به فضل و تدبیر
سن ویروب سن اونا بو سلطنت و تخت و سپاه
سن ویروب سن اونا تاج و کمر و فر و کلاه
دولتیم منکرینی سن ایله یک خوار و ذلیل
دشمنیم کورلوقینه یاور اول ای رب جلیل
چون که صدقی بیله دور حقنه از روی یقین
بو سبب دن اونا الطاف خدا اولدی معین
النی دوتدی خداوند جهان قدرت دن
کامیاب ایتدی اونی معدلت و شوکتدن
بخت و اقبال ایله هیچ کیم بیله اولمز باقی
گون کیمی دولتینه عالم روشن طاقی
شاخ گل نشو و نما بولسه نم فیضدن
که بو اشعار اولوب مدح سرا "گلبن" دن
منابع
کلات نادری، محمد رضا خسروی، انتشارات آستان قدس رضوی ۱۳۶۷

آردینی اوخو(بقیه مطلب)
چهارشنبه 11 شهریور 1394