جلایریان:(1336-1432 میلادی)



آلپ ارسلان پس از فتح آذربایجان،ارمنستان و گرجستان سفر آناتولی را که از زمان طغرل اغاز شده بود در پی گرفت.دیوزن امپراتور روم شرقی با سپاه عظیمی که از بالکان وآناتولی گرد آورده بود ،درجلگۀ ملازگرد سنگر گرفت.سپاه پنجاه هزار نفری تورک به فرماندهی آلپ ارسلان سر رسید.آلپ ارسلان در حالی که کفن پوشیده بود ،اعلام جهاد کردو پیشاپیش سربازانش بر رومیان تاخت.چون از نبرد شدید و بی امان نتیجه ای به دست نیامد،سپاهیان تورک با اجرای تاکتیک توران عقب نشینی کزدند.رومیان از سنگر های خود بیرون شدند.در این میان تورکان پئچنگ واوز که جناح چپ و راست ارتش روم را تشکیل می دادند،به سلجوقیان پیوستند.الپ ارسلان فرمان حمله داد رومیان غافلگیر شده شکست خوردند.امپراتور دیوژن اسیر شد ولی آلپ ارسلان به جوانمردی با او برخورد کرد.در نتیجه نبرد ملازگرد آناتولی شرقی واورفا به دست تورکان مسلمان افتاد و دولت روم متعهد به پرداخت خراج سالانه شد.(1071م)پیروزی ملازگرد راه را برای فتح کامل آناتولی باز کرد.تورکان ضرف مدت 20 سال تمام آناتولی را فتح کردند.بدین ترتیب آنان سرزمین جدید تورک ومسلمان ایجاد کردند.در سال 1072 میلادی آلپ ارسلان برای سرکوب شورش قاراخانیان راهی تورکستان شد ولی در کنار جیحون توسط یک فرمانده دژ کشته شد .ملک شاه فرزند 18 ساله الپ ارسلان جانشین پدر شد وتا(1072-1092 میلادی)حکومت کرد. منبع :بر گرفته از تاریخ مختصر تورک نوشته دکتر هیئت ترجمه شاهمرسی صفحه 98 @tarixbastan
پچنگ ها :این اقوام دسته ای از تورکان اوغوز بوده اند که در تشکیلات امپراتوری بزرگ گؤک تورک واردشده بودند . وبعد از فروپاشی امپراتوری بزرگ گؤک تورک راه غرب را در پی گرفتند ودر قرن نهم میلادی به مجارستان رسیدند. ودر نهایت تحت فشار اوز ها که آنها نیز از اقوام اوغوز بودند. مجبور شدند راه بلغارستان و مقدونیه را در پیش گیرند. مورخان از همسایگی پچنگها با اقوام دیگر اوغور وحتی از اسکان دسته ای از آنها در میان قبایل اوغو ز حکایت می کنند. بطوری که در دیوان الغاتالترک محمود کاشغری از این اقوام دربین قبایل اوغو یاد شده است ودرشاهنامه فردوسی نیز پشنگ تداعی گر همین اقوام است. پچنگ ها و رابطه با روسها و بیزانس:بنا به نوشته پور فیروگنتوس امپراتور بیزانس پچنگ ها از 8 قبیله تشکیل شده بودند.همسایه اصلی انها روسهای کیف بود.آنهادر زمان کنیاز ((ایگور))915 میلادی به روسها یور ش برده ودر عرض 121 سال 11 بار بر روسها تاختند.روسها نیز در زمان ولادیمر بر پئچنک ها ایلغار آوردند.ولی پئچنک ها ایلغار آنها را دفع کرده ومانع از رسیدن آنها به قارادنیز(دریای سیاه)شدند.این همانا علت دوستی میان پئچنگ و بیزانس بود.پئچنگ ها از طرف شرق توسط اوغوز ها یا اوز ها تحت فشار بودند.در اثر این فشارها بخشی از آنها به مجارستان رفتند وبخش مهم دیگر به سوی غرب رفته ودر دنیپر وبسارابی کنونی اسکان یافتند.روسها از ناتوانی پئچنگ ها سود برده ودر شمال قارا دنیز(دریای سیاه)به پئچنگ ها ضربات سهمگینی وارد آوردند(1036 م) پئچنگ ها ناچار به بلغا رستان بالکان تراکیا ومقدونیه رفتند. در این زمان حکمران آنها توراق نام داشت . در این میان فرمانده دیگری به نام که گن به مقابله با توراق برخواست این به بیزانس پناه بر ومسیحی شد در نتیجه توراق نیز در جنگ با بیزانس شکست خورد وبه اسارت در آمد .او نیز به ناچار مسیحیت را پذیرفت از این به بعد پئچنگ ها به عنوان سربازان مزدور در اردوی بیزانس خدمت می کردند .بخشی از این سربازان مزدور برای جنگ با سلجوقیان به آناتولی فرستاده شدند .بنا به نوشته بیزانس ها 15 هزار سوار از اینان پس از عبور به اسکودار (جانب آسیایی بسفر) به دستور قاتا حکمرانشان به ساحل روم در آمده و به سوی دانوب بازگشتند. در م 1071 نیز گروهی از پئچنگ ها از بیزانس ها جدا شده و به سلجوقیان هم نژادشان پیوستند. کانال @tarixbastan نواحی تحت حکومت تورکان پئچنگ(751-1091 میلادی) این تورکان نیز در قرنهایی به تورکان بومی آذربایجان اضافه شدند.